این روزها بازاریابی شبکه های اجتماعی بیشتر برای افزایش ترافیک سایت استفاده می شود. تکنیکهایی مثل بازاریابی محتوا (Content marketing) و کپی رایتینگ (Copy writing) منافاتی با سئوی محتوا ندارند، بلکه اگر این تکنیکها درست استفاده شوند هم جهت با سئو سازی محتوا است. به طور کلی با استفاده از کلمات کلیدی درست و به اندازه، ایجاد بک لینکهای اصولی و استاندارد، لینک سازی داخلی و خارجی و… رپورتاژ آگهی محتوای خود را انتشار دهید تا بتوانید بک لینک های موثری به دست بیاورید. هنگام تبلیغات سعی کنید در وب سایت خود تخفیفات چشم گیر و کمپین های هیجان انگیز ایجاد کنید. 1. دامنه و هاست مورد نظر خود را خریداری کنید. درسیای که به دانش فراشناختی توجه نمیکند، یادگیرندگان را از درک روابط بین اهداف و راهبردهای تفکر باز میدارد. به نظر استیفن (2008)، پیشزمینة متفاوت یادگیرندگان مستلزم مرور مفاهیم پایه به منظور درک مشترک است. آنچه در میان این کدها مشترک است عنصر دانش فراشناختی است که به یادگیرندگان امکان میدهد تا در مورد یادگیری خود فکر کنند. در نهایت، باید در دیدگاههای محافظهکارانة یادگیرندگان نسبت به انتظاراتی که از آنان در کلاسهای درس میرود تغییری صورت گیرد. نتایج آزمونهای مجذور کای در جدول 6 آورده شده است.
کلیه موتورهای جستجوگر اصلی مانند گوگل و بینگ دارای نتایج جستجوی اولیه هستند ، جایی که صفحات وب و سایر مطالب مانند فیلم ها ، تصاویر یا لیست های محلی بر اساس آنچه موتور جستجو برای کاربران مناسب تر می داند و رتبه بندی می شوند. با وجود این، به اعتقاد براون و براون (2010)، در برنامة درسی کارشناسی ارشد تمرکز اصلی باید بر تحلیل کردن و به کار بستن باشد و در برنامة کارشناسی فهمیدن و به یاد آوردن باید در اولویت باشد. یافتة دیگر این پژوهش حاکی از بیتوجهی به دانش فراشناختی از قبیل D1 (به یادآوردن/فراشناختی)، D2 (فهمیدن/فراشناختی)، D3 (به کار بستن/فراشناختی)، D4 (تحلیل کردن/فراشناختی)، D5 (ارزیابی کردن/فراشناختی)، و D5 (آفریدن/فراشناختی) در برنامههای درسی هر دو مقطع بوده است. کدB2 (فهمیدن/ مفهومی) با 7/30 درصد پربسامدترین کد است و پس از آن به ترتیب B5 (ارزیابی کردن/ مفهومی) با 5/20 درصد و C5 (ارزیابی کردن/ روندی) با 2/18 درصد قرار دارند.
هرچند از نظر ردة ارزیابی کردن (6/38 درصد) در برنامة درسی کارشناسی ارشد بهبود مشاهده میشود، درصد مهارتهای تفکر سطح پایین در این مقطع بیشتر از مهارتهای سطح بالاست. این نکته حاکی از این واقعیت است که برنامههای درسی دانشگاهی در گسترش مهارتهای تفکر انتقادی در فراگیران زبان موفق نبودهاند. نکته این است که زبانآموزان ایرانی چگونگی به کار بستن و استفادة عملی از معلومات کسب شده را فرانمیگیرند. اگر به دنبال کسب درآمد اینترنتی پایدار و مطمئن هستید هرگز به دنبال روش های غیر معمول و زودگذر ارتقای رتبه سایت خود نباشید. امیدواریم با ارائه خدمات با کیفیت و استاندارد بتوانیم نقشی هرچند کوچک در رسیدن کسب و کار شما به قله های موفقیت و البته قله های گوگل داشته باشیم. غالب بودن این مقوله را با تأکید بلوم (1956) بر اهمیت دانش میتوان توجیه کرد. آزمون مجذور کای پیرسون و آزمون فیشر جهت تعیین معنادار بودن تفاوتهای مشاهده شده در ابعاد شناختی و دانش در مقطع کارشناسی ارشد نیز انجام شد. یافتههای این تحقیق حاکی از غالب بودن مقولة فهمیدن/ مفهومی در هر دو مقطع است. در خصوص بعد دانش، در هر دو برنامة درسی، پربسامدترین ردهها به ترتیب دانش مفهومی و دانش روندی هستند.
در خصوص بعد شناختی، میتوان نتیجه گرفت که ردة فهمیدن، کانون توجه در هر دو برنامة درسی است. همچنین قابل توجه است که بالاترین سطح حیطة شناختی یعنی آفریدن در برنامة درسی مقطع کارشناسی فراوانی بالاتری دارد. در خصوص بعد شناختی، همانطور که در جدول 3 آمده است، فهمیدن، پربسامدترین سطح در برنامة درسی کارشناسی و کارشناسی ارشد است (به ترتیب 3/48 درصد و 9/40 درصد) و پس از آن به ترتیب به یاد آوردن (4/3 درصد) و تحلیل کردن (3/2 درصد) قرار دارند. با وجود این، قضاوت، بازنگری و ارزیابی دانش مفهومی در این سطح از درصد بیشتری نسبت به برنامة درسی مقطع کارشناسی برخوردار است. سایر کدها از نظر فراوانی به ترتیب زیر هستند: C2 (فهمیدن/ روندی) با 1/9 درصد، C6 (آفریدن/ روندی) با 8/6 درصد، C3 (به کار بستن/ روندی) با 7/5 درصد، A1 (به یاد آوردن/واقعی) با 4/3 درصد، B3 (به کار بستن/ مفهومی) و B4 (تحلیل کردن/مفهومی) با 3/2 درصد، و A2 (فهمیدن/ واقعی) با 1/1 درصد قرار دارند.